مقدمه: پرورش مهارتهای تفکر انتقادی به عنوان یکی از اهداف آموزش قلمداد میگردد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه غنای ساختار شناختی دانشجویان و تفکر انتقادی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر، توصیفی از نوع زمینهیابی بود که در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شد. پرسشنامههای 382 نفر که به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شده بودند، تجزیه و تحلیل شدند. جهت جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه پژوهشگر ساخته تفکر انتقادی و ساختار شناختی در طیف پنج گزینهای لیکرت (کاملا موافق تا کاملا مخالف) با آلفای کرونباخ 86/0 و 81/0 استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آمار توصیفی و آزمونهای کروسکال والیس و رگرسیون خطی ساده به انجام شد.
نتایج: شدت رابطه بین دو متغیر به کمک آزمون همبستگی پیرسون به میزان 513/0 محاسبه گردید، رابطه بین این دو متغیر از لحاظ آماری (P<0.05) معنیدار بود. با افزایش مقطع تحصیلی دانشجویان، ساختار شناختی و مهارت تفکر انتقادی آنها بهبود پیدا میکرد.
نتیجهگیری: نظام آموزشی میبایست آموزش مطالعه درسی صحیح و هدفمند و توسعه فرهنگ مطالعات گسترده غیردرسی در زمینههای مختلف را در دستور کار قرار دهد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |