مقدمه: ضرورت پرداختن به تفکر انتقادی در آموزش علوم پزشکی در پاسخ به تغییرات سریع محیط مراقبت های بهداشتی بسیار مورد توجه می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مقایسه مهارت های تفکر انتقادی در بین دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی فسا انجام پذیرفت.
روش بررسی: مطالعه مقطعی-تحلیلی حاضر بر روی 231 نفر از دانشجویان پزشکی عمومی و پیراپزشکی که به تفکیک رشته تحصیلی و سال ورود، به صورت تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند، انجام پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها،پرسشنامه مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم ب واطلاعات دموگرافیک بود. سپس داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 موردتجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میانگین نمرات تفکر انتقادی 231 دانشجوی شرکت کننده، 2/3±7/11 گزارش گردید که نشان دهنده ضعیف بودن دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فسا در بهره¬گیری از قابلیت¬های تفکر انتقادی بود. همچنین میانگین نمره کلی تفکر انتقادی و نمرات حیطه های مختلف این مهارت بین رشته های مختلف تحصیلی مقایسه شد؛ نتایج آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) در تمام موارد به جز مهارت تفسیر، اختلاف معنادار نمرات بین رشته های مختلف را نشان داد.
نتیجه گیری: آموزش دانشگاهی نیازمند تربیت افراد آگاه و توانمند می باشد، جهت نیل به این اهداف، دانشگاه ها بایستی افرادی را تربیت نمایند که علاوه بر تخصص، دارای دانش و مهارت کافی جهت تطابق با تغییرات که در جامعه صورت می گیرد، باشند. بنابراین پیشنهاد می گردد در تصمیم¬گیری های آموزشی به نقش سبک ها و شیوه های شناختی فراگیران در امر یادگیری که با عملکرد تحصیلی و نگرش تفکر انتقادی رابطه دارد، توجه گردد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |