دانشگاه فرهنگیان ، keshavarz84@yahoo.com
چکیده: (22 مشاهده)
مدلهای تغییر مفهومیِ یادگیری در پژوهشهای حوزه آموزش بسیار قابل توجه هستند (1). با وجود اهمیت ساختارهای شناختیِ تغییر مفهومی، یک مدل سرد یا بیش از حد منطقی از تغییر مفهومی که فقط بر شناخت دانشجویان تمرکز دارد، میتواند مانعی برای تغییر مفهومی باشد (2). اگرچه در جامعه علمی، محتوای موضوعیِ دانش اغلب توسط عوامل شناختی و تجربی تعیین میشود؛ اما از نظر تغییر مفهومی، کلاس درس معمولا به شیوه جامعه علمی عمل نمیکند به نحوی که محتوای واقعیِ نظریهها و مدلهای یادگیریِ فراگیران تحت اثر عوامل انگیزشی، شخصی و اجتماعی است و این موضوع بر پایه این تحلیل است که باورهای انگیزشی دانشجویان و زمینه کلاس درس بر فرایند تغییر مفهومی آنان موثر است. بنابراین، برای پژوهش در آموزش علوم پایه پزشکی، لازم است از رویکردهایی برای تحقیقات عاطفی استفاده نمود که به دنبال پیچیدگیِ دلیل اصلیِ یادگیری دانشجو هستند و فقط در این حالت، فرایند تغییر مفهومیِ موضوعات دانشی با تحولی شگرف روبهرو خواهد شد.
نوع مطالعه:
نامه به سردبير |
موضوع مقاله:
آموزش پزشكي دریافت: 1404/8/15 | پذیرش: 1404/8/24 | انتشار: 1404/9/30