۱۵ نتیجه برای دندانپزشکی
حسین عقیلی، علیرضا نواب اعظم، علی اکبر واعظی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۸۵ )
چکیده
هدف : تعیین نیازهای آموزشی فارغ التحصیلان دانشکده دندانپزشکی و ارائه نتایج آن به مسئولان آموزش دندانپزشکی
روش تحقیق : این مطالعه به روش توصیفی- مقطعی و با استفاده از شیوه سرشماری انجام گرفت. ابتدا با استفاده از روشهای مصاحبه دلفی، نشست های گروهی با فارغ التحصیلان، مراجعه به برنامه آموزشی دانشکده های دندانپزشکی معتبر پرسشنامه مشتمل به ۴۳ عنوان آموزشی در دو حیطه تئوری وعملی زیر نظر صاحبنظران آموزش دندانپزشکی با مقیاس پنج گانه لیکرت طراحی شد و پس از عودت پرسشنامه اطلاعات حاصله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : تعداد ۷۰ نفر پرسشنامه ها را پاسخ دادند که ۴۱ نفر مرد و ۲۹ نفر زن بودند. بیشترین نیاز آموزشی در حیطه تئوری و عملی به ترتیب اختصاص به ایمپلنت های دندانی، آشنایی با وسایل و دستگاههای جدید و درمان ناهنجاریهای دندانی با استفاده از ارتودنسی بود. بین نیازهای آموزشی و متغیرهای جنس، سن و سابقه کار رابطه معنی داری وجود نداشت.
بحث : فارغ التحصیلان در مورد بسیاری از عناوین آموزشی نیازهای نسبتاً شدیدی احساس می کردند. این امر به ویژه در مورد عناوین نوین مصداق داشت که نشان دهنده عدم تطابق محتوای آموزشی دندانپزشکی عمومی با پیشرفت های نوین دندانپزشکی و نیازهای جامعه دندانپزشکی است و این امر لزوم تجدید نظر در محتوای آموزشی دندانپزشکی را می رساند.
فاطمه عزالدینی اردکانی، محمد علی بهناز، وحید سرایش،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: به موازات رشد روزافزون کاربرد اشعه X ، مسئولیت حرفه ای ایجاب می کند که دندانپزشک اطلاعات کافی و صحیح از تجویز رادیوگرافی، به منظور تشخیص صحیح و حداقل دوز دریافتی بیمار، داشته باشد. هدف کلی این تحقیق بررسی سطح آگاهی دندانپزشکان استان یزد در زمینه تجویز صحیح انواع رادیوگرافی است .
روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی - مقطعی به ۱۳۴ دندانپزشک شاغل در استان یزد - که در برنامه های مدون بازآموزی شرکت کرده بودند - مراجعه و پرسشنامه های تنظیم شده بین دندانپزشکان توزیع و پس از تکمیل جمع آوری شد. بدین ترتیب سطح آگاهی دندانپزشکان در ۱۰ زمینه مختلف از تجویز صحیح رادیوگرافی ارزیابی شد و در هر یک از زمینه ها آگاهی بر حسب جنس و همچنین مرتبه تحصیلی (متخصص یا عمومی) مقایسه گردید.
نتایج: براساس نتایج به دست آمده آگاهی دندانپزشکان در زمینه تجویز صحیح رادیوگرافی های پانورامیک، پری اپیکال، توموگرافی رایانه ای و MRI خوب بود و در زمینه تجویز صحیح رادیوگرافی های اکلوزال، افراد مستعد به پوسیدگی، افراد مبتلا به بیماری پریودنتال و ارزیابی وضعیت رویشی و جوانه دندانها متوسط بود اما در زمینه بایت وینگ و افراد غیرمستعد به پوسیدگی ضعیف بود.
از طرفی نتایج به دست آمده نشان داد که در هیچ یک از زمینه ها اختلاف معنی داری بین آگاهی دندانپزشکان مرد و زن وجود ندارد. با بررسی آگاهی بر حسب مرتبه تحصیلی اطلاعات حاکی از آن بود که آگاهی دندانپزشکان متخصص بسیار بیشتر از آگاهی دندانپزشکان عمومی بود و به جز در زمینه تجویز صحیح رادیوگرافی در افراد مستعد به پوسیدگی ، اختلاف معنی دار بین آنها وجود نداشت.
نتیجه گیری: یکی از مؤثرترین راههای کاهش خطرات احتمالی اشعه X ، جلوگیری از انجام رادیوگرافیهای غیرضروری است .
حسین عقیلی، صغری یاسایی، شهره طاهری مقدم، سیده حدیثه محمدی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
سابقه و اهداف : تحصیل در رشته دندانپزشکی میتواند با تنشهای متعددی همراه باشد که از جمله آنها برخورد با محیط آموزشی نا آشنای بالینی است. تماس زودرس با محیط بالینی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش تنش حرفهای، جهتدهی به نگرش دانشجویان و ایجاد انگیزش مطرح شده است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر یک دوره آشنایی با محیط بالینی بر نگرش به حرفه و آموزش پزشکی دانشجویان انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه مداخلهای روی ۷۲ نفر از دانشجویان علوم پایه دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، به صورت دوره کوتاه مدت آشنایی با محیط بالینی در سال تحصیلی ۹۱ - ۹۰ صورت گرفت. روش نمونه گیری از نوع سرشماری و طول دوره به صورت یک روزه از ساعت ۸ صبح تا ۱ بعد از ظهر در قالب گروههای ۱۲ نفره برگزار شد. نگرش دانشجویان نسبت به حرفه و آموزش دندانپزشکی توسط پرسشنامهای که حاوی ۲۵ سؤال و در قالب مقیاس ۵ مرحلهای لیکرت طراحی شده بود، در ابتدا و انتهای دوره به صورت خود ایفا سنجیده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمارهای توصیفی و paired-t-test استفاده شد.
یافتهها: کلیه پرسشنامهها توسط دانشجویان تکمیل شد ( Response Rate = ۱۰۰% ). نگرش دانشجویان نسبت به حرفه و آموزش دندانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت و نمره نگرش قبل و بعد از مواجهه با محیط بالینی به ترتیب ۵۷/۹۴ و ۵۴/۱۰۰ بود که این تفاوت با (۰۰۱/۰ P < ) معنیدار بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه، آثار مثبت مواجهه زودرس بالینی بر نگرش دانشجویان دندانپزشکی سال اول و دوم به حرفه و آموزش دندانپزشکی مشاهده شد و عوامل دموگرافیک روی نگرش دانشجویان اثر داشت و پیشنهاد میگردد که برگزاری دورههای مواجهه زودرس بالینی به عنوان بخشی از برنامه آموزشی دانشجویان دندانپزشکی در نظر گرفته شود.
صغری یاسائی، وانه نواسانیان، عبدالرحیم داوری،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه
و اهداف: قرن بیست و یکم، عصر تغییرات دایمی در
عملکردهای علمی و پزشکی جدید است، لذا ضرورت سازگاری با سیستمهای پیچیده به عنوان
یک اولویت مهم احساس میگردد که این خود مستلزم تجهیز به سلاح تفکر انتقادی است.
روش
بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی سطح مهارتهای تفکر انتقادی در ۶۴
دانشجوی سال اول و آخر رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی یزد در سال ۱۳۹۲ مورد
بررسی قرار گرفت. ابزار مورد استفاده آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم
ب که حاوی ۳۴ سؤال چند گزینهای بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از نرمافزار
SPSS ۱۷ و آزمونهای استنباطی
استفاده شد.
یافتهها:
میانگین و انحراف معیار نمره کل مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان سال اول ۴۲/۲±۹۳/۱۳ و در دانشجویان سال آخر ۹۴/۲±۷۸/۱۱
بود و تفاوت آماری معنیداری بین نمره تفکر انتقادی دانشجویان سال اول و آخر رشته
دندانپزشکی وجود نداشت. نمره کل و نمره هیچکدام ازحوزههای تفکر انتقادی با جنسیت
و وضعیت تأهل معدل ترم قبل مرتبط نبود (۰۵/۰ P≥).
نتیجهگیری:
این مطالعه نشان داد که تفکر نقادانه در دانشجویان دندانپزشکی طی سالهای تحصیل در
دانشگاه پرورش نیافته و حتی به نظر سیر نزولی داشته است، ولی این سیر نزولی از
لحاظ آماری معنیدار نبوده است. همچنین تفکر انتقادی با هیچ یک از خصوصیات دموگرافیک
نظیر سن، جنس، وضعیت تأهل و معدل ترم قبل ارتباط معنیداری نداشت.
سمیرا بصیر شبستری، ایمان شیرین بک، فاطمه سفیدی، رامین سرچمی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
سابقه و اهداف: امتحانات عملی در ارزیابی توانمندیهای دانشجویان مهم هستند و بسیاری از اساتید از راهکارهای ارزیابی کنونی رضایت ندارند، اما اقدامات معدودی برای اصلاح روشهای ارزشیابی سنتی صورت گرفته است. این مطالعه بهمنظور مقایسه مهارت بالینی و رضایتمندی دانشجویان دندانپزشکی به روش سنتی و آسکی انجام شد.
روش بررسی: ۳۰ نفر از دانشجویان دندانپزشکی توسط سؤالات سنتی و آسکی که با همکاری متخصصان بیماریهای دهان و آموزش پزشکی طراحی و موازی شدند ارزیابی گردیدند. دانشجویان تحت آزمون بیماریهای دهان عملی یک به صورت کتبی (۱۰سؤال تشریحی) و سپس آسکی (۱۰ ایستگاه) قرار گرفتند و برگه نظرسنجی را تکمیل کردند. دادههای مطالعه توسط نرمافزار SPSS ۱۸ و آزمونهای Mann-Whitney Test و T Test و کای دو و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل آماری شدند.
یافتهها: در شیوه آسکی نمره سؤالات حیطه شناختی و روان حرکتی به ترتیب به طرز معنیداری بالاتر و پائین تر از سنتی بود و روش آسکی بیشتر از روش سنتی تداعیکننده شرایط عملی و استرسزاتر بود.
نتیجهگیری: علیرغم اینکه روشهای سنتی، با اهداف آموزش پزشکی تناسب ندارند اما اکثر دانشکدهها از این روش استفاده میکنند. با توجه به ویژگیهای ارزشیابی ساختاریافته عینی توصیه میگردد که این شیوه در تمام گروههای آموزشی دندانپزشکی بکار رود
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، حسین عقیلی، فاطمه مظفری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه : دستیابی به پیشرفت و خودکفایی، در گـرو پـرداختن بـه تحقیــق و پــژوهش هدفمنــد و ســرمایهگــذاری بــرروی پژوهشــگران و دانشــجویان دانشگاههاست. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط خودکارآمدی پژوهشی و عملکرد پژوهشی در دانشجویان و دستیاران دانشکده دندانپزشکی یزد در سال ۹۳-۱۳۹۲ انجام شد.
روشبررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، دانشجویان سال آخر دندانپزشکی عمومی و تخصصی دانشکده دندانپزشکی یزد جامعه پژوهش را تشکیل دادند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی پژوهشی و عملکرد پژوهشی جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۶و آزمونهای T-test و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: در مطالعه حاضر، ۸۰ دانشجو با میانگین سنی۶۷/۴ ± ۳۰/۲۷ سال شرکت داشتند. ۲۲ نفر(۵/۲۷%) از افراد شرکت کننده پسر و ۵۸ نفر(۵/۷۲%) دختر بودند. میانگین کلی خودکارآمدی پژوهشی ۶۲/۲۷ ± ۷۹/ ۱۵۹و میانگین نمره عملکرد پژوهشی افراد مورد بررسی ۳۷/۱۶ ± ۰۲/۱۱ بود. نتایج نشان داد. بین مقیاس کلی خودکارآمدی پژوهشی با عملکرد پژوهشی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد(۳۱۵/۰= r ، ۰۰۴/۰ p-value= ). میانگین کلیه حیطه های خودکارآمدی پژوهشی بر حسب سن افراد مورد مطالعه(بجز در حیطه مهارتها و تبحرها) اختلاف معنیدار آماری نداشت(۰۵/۰< p ). میانگین نمره عملکرد پژوهشی برحسب سن افراد اختلاف آماری معنیداری را نشانداد(۰۲۳/۰ p-value= ). اختلاف آماری معنیداری بین میانگین نمره کل و نمره حیطههای هفتگانه خودکارآمدی پژوهشی و عملکرد پژوهشی با جنسیت افراد مورد مطالعه مشاهدهنشد(۰۵/۰< p ).
نتیجهگیری: با توجه به همبستگی خودکارآمدی پژوهشی با عملکرد پژوهشی دانشجویان، آگاهی از سطح خودکارآمدی پژوهشی میتواند برنامهریزی بهتر، جهت ارتقا آن و به دنبالش عملکرد پژوهشی را در پی داشته باشد.
صغری یاسائی، عبدالرحیم داوری، فاطمه عزیزیان، مهرداد غفاریطرقی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: رسالت اصلی دانشگاه پرورش نیروی انسانی و ایجاد خلاقیت و نوآوری است که کلاسهای درس سرآغازی برای انتقال مفاهیم و نیز تجربیات اساتید به دانشجویان و درک بهتر مطالب درسی است. پژوهش حاضر بهمنظور تعیین عوامل مؤثر بر عدم حضور دانشجویان در کلاسهای درس نظری از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی یزد در سال ۱۳۹۳ انجام گردید.
روشبررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال ۱۳۹۳ بهصورت سرشماری برروی دانشجویان مقطع بالینی دکترای عمومی دندانپزشکی سراسری و بینالملل و اساتید هیأتعلمی انجام شد. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه پژوهشگر ساخته حاوی ۲۰ سوال در طیف ۵ درجهای لیکرت جمعآوری گردید.
نتایج: از ۱۱۵ نفر دانشجویی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند ۷۷ نفر (۸/۶۷%) مونث و ۳۸ نفر (۲/۳۲%) مذکر بودند. از بین عوامل موثر بر عدم حضور دانشجویان در کلاسهای دروس نظری از دیدگاه اساتید، بیشترین میانگین نمره بهترتیب مربوط به اجازه جزوه نویسی و ضبط صدای استاد (۳۸/۴%)، برگزاری کلاسها آخر وقت (۰۵/۴%)، بیاهمیت بودن موضوع (۶۱/۳%) و دور بودن مسیر دانشگاه و نداشتن وسیله ایاب و ذهاب (۶۱/۲%) میباشد. از دیدگاه دانشجویان نیز داشتن امتحان قبل و بعد از کلاس (۹۹/۳%)، دوست نداشتن خصوصیات رفتاری استاد (۶۳/۳%)، بیعلاقه بودن موضوع (۳۳/۳%) و دور بودن مسیر دانشگاه و نداشتن وسیله ایاب و ذهاب (۲۷/۳%) بهترتیب بیشترین میانگین نمره را به خود اختصاص دادند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که حضور و یا عدم حضور در کلاس درس متاثر از عوامل مربوط به هردو گروه مدرسین و دانشجویان میباشد و علاقه دانشجویان به موضوع درس، روش تدریس و استفاده استاد از تکنیکهای خلاق و جدید، خصوصیات اخلاقی و رفتاری استاد و زمان برگزاری کلاسها است که میزان و تداوم حضور را تعیین میکند.
دکتر زهرا بحرالعلومی، دکتر عاطفه شکیب،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
ارزشیابی شیوه های آموزشی در رشته های مختلف علوم پزشکی، به دلیل نقش مهم آن در تربیت نیروهای متخصص حرفه ای، از حساسیت ویژه و بالایی برخوردار است. رشته دندانپزشکی نیز یکی از شاخه های مهم علوم پزشکی است که نیازمند کسب مهارت های علمی و حرفه ای بالاست.یکی از شیوه های عملی جهت ارزیابی کیفیت آموزش های بالینی در رشته دندانپزشکی، بررسی نظرات دانشجویان این رشته به عنوان مخاطبان اصلی می باشد. لذا این مطالعه به منظور تعیین نگرش دانشجویان از آموزش مهارتهای بالینی بخش دندانپزشکی کودکان دانشکده دندانپزشکی یزد در سال تحصیلی ۹۵-۱۳۹۴ انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، ۵۹ نفر از دانشجویان دوره عمومی سال پنجم و ششم دانشکده دندانپزشکی، در بخش دندانپزشکی کودکان دانشگاه علوم پزشکی یزد شرکت داشتند. پرسشنامه ای حاوی ۲۱ سوال سه گزینه ای در هشت گروه مهارت بالینی دندانپزشکی کودکان در اختیار دانشجویان قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون من ویتنی (Mann whitney)در نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: بیشترین میزان موفقیت در زمینه پروفیلاکسی و فلوراید تراپی(۷/۷۹)، فیشورسیلانت وترمیم های رزینی پیشگیرانه PRR ، انجام تزریق انفیلتراسیون، انجام تزریق بلاک و کمترین در زمینه گذاشتن روکش استنلس استیل(SSC)،انتخاب case فضانگهدارو طراحی نوع فضا نگهدار بوده است. میزان موفقیت درآموزش طرح درمان،کنترل رفتار کودک،پروفیلاکسی و فلوراید تراپی،تهیه حفره ترمیمی و ملاحظات آن وانتخاب ماده ترمیمی با جنس افراد معنی دار بود.
نتیجه گیری: میزان موفقیت در ایجاد مهارت روکش استنلس استیل (SSC) ،انتخاب case فضانگهدار و طراحی نوع فضا نگهداراز منظر دانشجویان، کافی نبوده است لذا لازم است در امر آموزش این مهارت ها درکوریکولوم دوره دکترای عمومی دندانپزشکی تاکید بیشتری انجام گیرد.
مریم کاظمی پور، سپهر ستار بروجنی، رقیه حکیمیان،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: ارتباط موثر با بیمار، اولین قدم برای آغاز همدلی در کلینیک می باشد. همدلی دارای دو جنبه شناختی و عاطفی بوده که نقش مهمی را در عملکرد کلینیکی پزشکان ایفا می کند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان همدلی با بیمار در دانشجویان عمومی و دستیاران دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال ۱۳۹۵انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، ۳۱۲ دانشجوی دندانپزشکی، شامل ۲۵۲ دانشجوی دوره عمومی و ۶۰ دستیار تخصصی در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد ، نوع HP پرسشنامه همدلی جفرسون را تکمیل نمودند. آنالیز داده ها در نــرم افـزار آماری SPSS۱۷ و با استفاده از آزمونهای آماری T.test و ANOVA انجام گرفت. سطح معنی داری ۰۵/۰≥P تعیین گردید.
نتایج: در مطالعه حاضر ۱۷۷(۷/۵۶درصد) مرد و ۱۳۵ (۳/۴۳ درصد) زن، با میانگین سنی ۰۶/۳±۹۹/۲۴سال با دامنه سنی ۲۱ تا ۴۵ سال، شرکت داشتند. میانگین نمره همدلی ۷۵/۸± ۶۱/۸۶ با دامنه ۶۹ تا ۱۱۸بود. ارتباط آماری معنی داری بین میانگین نمره همدلی بر حسب سن،جنس، وضعیت پذیرش و ترم تحصیلی مشاهده نشد(۰۵/۰<P). اما بین میانگین نمره همدلی با وضعیت تاهل (۰۵۰/۰=P).و مقطع تحصیلی (۰۱۷/۰=P) و گذراندن واحد مهارتهای ارتباطی بالینی(۰۰۴/۰=P) وجود داشت.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر عوامل بسیاری بر میزان همدلی در دانشجویان دندانپزشکی موثر هستند. از آنجایی که میزان همدلی در مطالعه حاضر رضایت بخش نمی باشد، بنابراین برنامه ریزی مناسب آموزشی در جهت ارتقای سطح همدردی در دانشجویان دندانپزشکی ضروری و لازم به نظر می رسد.
کلمات کلیدی: آموزش، دانشجویان، دندانپزشکی، همدلی
مریم کاظمی پور، رقیه حکیمیان،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
مقدمه: بازاندیشی و تجزیه و تحلیل یافته های آموزشی یکی از اصولی و اساسی ترین مراحل در روند یادگیری محسوب می گردد. از اینرو مطالعه حاضر با هدف بررسی سطح بازاندیشی در زمینه یافته های آموزشی در دانشجویان دوره عمومی رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی۲۰۴ نفر از دانشجویان رشته دندانپزشکی(ترم های ۷ تا ۱۲) دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال تحصیل۹۷-۱۳۹۶ شرکت نمودند. در این مطالعه از پرسشنامهKember (Reflection Questionnaire-RQ) باروایی ۸۲/۰ وپایایی (آلفا کرونباخ )۷۸/۰استفاده شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ۱۷ و آزمونهای آماریT–test, ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. سطح معنی داری ۰۵/۰≥P تعیین گردید.
نتایج: در مطالعه حاضر ۲۰۴ دانشجوی دوره عمومی دندانپزشکی، شامل ۱۱۷(۴/۵۷درصد) زن و ۸۷ (۶/۴۲ درصد) مرد، با میانگین سنی ۳۶/۲±۱۷/۲۴سال با دامنه سنی ۲۱ تا ۴۲ سال، شرکت داشتند. میانگین نمره حیطه ی عملکرد از روی عادت ۸۸/۲±۱۱/۱۰، حیطه ی درک مطلب ۱۶/۴±۸۷/۱۴، بازاندیشی ۹۴/۲±۰۴/۱۶ و بازاندیشی انتقادی ۵۸/۲±۸۶/۱۳ گزارش گردید. بین سه سال تحصیلی در میانگین سطح بازاندیشی و بازاندیشی نقادانه اختلاف آماری معنی داری وجود داشت(۰۵/۰>P). همچنین بین دو گروه سنی (۲۴˂ و۲۴≤ سال) اختلاف آماری معنی داری در حیطه های عملکرد از روی عادت و بازاندیشی نقادانه بود(۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر با افزایش سن و سال تحصیلی سطح عملکرد از روی عادت در دانشجویان دندانپزشکی کاهش یافته است. از اینرو پیشنهاد می گردد که در دانشکده های دندانپزشکی برآموزش بازاندیشی در ترمهای تحصیلی پایین تر تاکید گردد.
واژههای کلیدی: بازاندیشی، بازاندیشی انتقادی، درک مطلب، دانشجویان دندانپزشکی
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، راحله السادات موسوی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
صدرا امیرپور هره دشت، مهرداد شهرکی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
در حال حاظر کاربردهای نانوتکنولوژی در حیطه علوم پزشکی طیف بسیار وسیعی را شامل می شود و تحقیقات جدید این مطلب را به ما یادآور می شوند که که فناوری نانو منجر به تغییر چهره کلاسیک دندانپزشکی خواهد شد. آموزش فناوری نانو در عصر حاضر، یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و باتوجه به سرعت بالا تغییرات و شرایطی که در آینده با آن رو به رو خواهیم شد و ما نیاز به آموزش علم نـانوتکنولوژی به دندانپزشکان خود داریم، تا از عرصه علم روز دنیا عقب نمانیم و بتوانیم کیفیت ارائه خدمات به مردم کشورمان را همچنان بالا نگه داریم. این مقاله که از نوع نامه به سردبیر می باشد، به منظور تاکید بر ضرورت آموزش مفاهیم نانوتکنولوژی در دندانپزشکی موضوع نگارش شده است.
حامد قلی پور قلی بگلو، مهرداد شهرکی، صدرا امیرپور هره دشت،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
اگرچه در سال های اخیر شاهد افزایش روز افزون تعداد دندانپزشکان داخل کشور می باشیم , اما متاسفانه در طول این سال ها کیفیت آموزشی دانشجویان تغییر چندانی نکرده است. هدف نهایی سیستم آموزشی دندانپزشکی مهیا ساختن و ایجاد توانایهای ضروری در دانشجویان جهت ارایه هرچه مناسب تر و عالی تر درمان دندانپزشکی به جامعه می باشد. ﻋﺪم ﻫﻤﺨﻮاﻧﯽ ﻇﺮﻓﯿﺖ ﭘﺬیﺮش داﻧﺸﺠﻮیان ﺑﺎ ظرفیت های دانشگاه ها ( اﻣﮑﺎﻧﺎت، ﺗﺠﻬﯿﺰات، اﺳﺘﺎد، ﻓﻀﺎی آﻣﻮزﺷﯽ و ﺗﻌﺪاد ﺑﯿﻤﺎران ) یکی از عمده ترین این مشکلات می باشد.
ﺟﺪا ﺑﻮدن ﺑﯿﺶ از اﻧﺪازه ﺑﺨﺶ ﻫﺎی درمانی و اراﺋﻪ ﻃﺮح درﻣﺎن ﺗﻮﺳﻂ اساتید دانشگاه ﺑﺪون ﺗﻌﺮیﻒ ﻫﯿﭽﮕﻮﻧﻪ ﻧﻘﺸﯽ ﺑﺮای داﻧﺸﺠﻮ از عمده ترین دلایلی هستند که باعث می شوند تا دانشجویان فاقد دید جامع و توانایی تصمیم گیری نسبت به درمان بیماران باشند. جدا بودن بیش از اندازه بخش ها فرصت آموزش جامع را از دانشجویان گرفته بطوریکه آشنایی با مشاوره های بین بخشی توسط آنان انجام نمی شود که نهایتا توانمندهای آنان را تحت تاثیر قرار می دهد.
ﻟﺰوم ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﮕﺮش اﺳﺎﺗﯿﺪ و داﻧﺸﺠﻮیﺎن ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻣﻮزش و ﻫﺪایﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ اراﺋﻪ ﻃﺮح درﻣﺎن ﺑﺎ دیﺪ ﺳﻼﻣﺖ ﻣﺤﻮری میتواند باعث اصلاحات فراوانی در سیستم آموزشی شود. یکی از مهم ترین راهکارها , ایﺠﺎد اﻧﮕﯿﺰه و ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪ ﺳﺎزی داﻧﺸﺠﻮیﺎن ﺑﺎ ﺷﯿﻮه ﻫﺎی ﺟﺪیﺪ آﻣﻮزﺷﯽ و درﮔﯿﺮ ﻧﻤﻮدن داﻧﺸﺠﻮ در ﮐﻞ ﭘﺮوﺳﻪ درﻣﺎن ﺑﯿﻤﺎر می باشد.
به راحتی می توان با در نظر گرفتن راهکارهای ساده حتی با وجود مشکلات ساختاری متعدد کیفیت آموزشی دانشگاه ها را افزایش دهیم و در عین حال خدمات درمانی با کیفیت تری را به مردم ارائه دهیم. قطعا هرچه قدر به آموزش دانشجویان و برطرف کردن مشکلات سیستم آموزشی دندانپزشکی اهتمام بیشتری بورزیم , در آینده نه چندان دور جامعه ای با سلامت دهان بالاتر و خدمات دندانپزشکی با کیفیت تر خواهیم داشت.
صدیقه ابراهیمی پور، شیما بیجاری، زهرا پرهیزگار، علی عابدی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: آموزش اخلاق پزشکی جهت حفظ قانونمندی و تداوم اعتماد عمومی به دندانپزشکی بسیار حیاتی است؛ بنابراین، این مطالعه با هدف سنجش دانش و نگرش و عملکرد اخلاق پزشکی دانشجویان دانشکده دندانپزشکی بیرجند در سال ۱۴۰۰ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی توصیفی-تحلیلی، ۱۱۷ نفر از دانشجویان که واحد اخلاق پزشکی را گذرانده بودند، شرکت داشتند. دادهها با استفاده از یک پرسشنامه مشتمل بر دو بخش اطلاعات دموگرافیک و سؤالات مرتبط با حیطههای دانش، نگرش و عملکرد جمعآوری شد. سنجش دانش و نگرش از طریق یک پرسشنامه که در مطالعات قبلی استفاده و روایی و پایایی آن تأییدشده بود، انجام شد. سنجش عملکرد با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت که پایایی آن با روش آلفای کرونباخ ۷۸/۰ به دست آمد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تیمستقل و آنالیز واریانس یکطرفه، منویتنی و کروسکالوالیس با سطح معنیداری ۰۵/۰ =α انجام شد.
نتایج: میانگین نمره دانش، نگرش و عملکرد دانشجویان به ترتیب ۰۹/۶ ± ۱۱/۳۴، ۷۳/۵ ± ۰۷/۴۷ و ۰۲/۶ ± ۷۴/۳۱ بود. بین عملکرد و نگرش دانشجویان رابطه معناداری وجود داشت (۴۰۳/۰=r، ۰۵/۰>p). همچنین میانگین نمرات نگرش برحسب جنسیت تفاوت معنیداری داشت (۰۲۰/۰=p)، دانشجویان دختر میانگین نمره نگرش بالاتری نسبت به پسران داشتند.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه، علیرغم دانش خوب، نگرش و عملکرد دانشجویان در سطح متوسطی قرار داشت؛ بنابراین، آموزش مناسب اخلاق دندانپزشکی در بین دانشجویان بهویژه دانشجویان پسر ضروری به نظر میرسد.
مهرداد شهرکی، صدرا امیرپور هره دشت، محمدرسول اسعدی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف اصلی هر سیستم آموزشی، انجام موفق فرایند یادگیری است که یکی از روشهای دستیابی به این هدف، ارائه بازخورد مؤثر به دانشجویان درباره فعالیتهایشان در طول دوره یادگیری است. بازخورد منبع اصلی تغییر در عملکرد دانشجو محسوب میشود و زمانی ارزشمند است که تفاوت بین نتایج مطلوب و نتایج واقعی حاصل از عملکرد دانشجو را نشان دهد و تحریک کننده تغییر باشد. دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی پس از گذراندن چند آزمون حیاتی و تعیینکننده، فارغالتحصیل و با تمامی موفقیتهای حاصل، مجوز آغاز فعالیت حرفهای مستقل خود را دریافت میکنند.