سمیه اسدی، آقا سید رضا مظلوم، خانم فرزانه حسن زاده، خانم زهرا سادات منظری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: ارزشیابی از اصول فرآیندهای آموزشی است، که آموزش را از یک حالت ایستا به مسیری پویا هدایت می نماید. یکی از انواع ارزشیابی که اخیرا در مقطع کارشناسی رشته پرستاری لحاظ شده، آزمون جامع پایان دوره است اما ساختار آن تعیین نشده و بر عهده دانشگاه ها گذاشته شده است لذا هدف این مطالعه طراحی ساختار آزمون جامع عملی پایان دوره مقطع کارشناسی رشته پرستاری است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع دلفی کلاسیک اصلاح شده در طی ۲ مرحله در سال ۱۳۹۵ انجام پذیرفت. جامعه پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری مامایی، سوپروایزران آموزشی و سر پرستاران ، پرستاران و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند که به روش مبتنی بر هدف، ۳۶ نفر انتخاب و وارد مطالعه شدند. در مرحله اول، شاخص ها و مولفه های آزمون جامع از طریق مرور متون استخراج و در مرحله دوم طی ۳ راند (حضوری و غیرحضوری) ساختار آزمون جامع تدوین شد. داده ها بر اساس درصد توافق و IQR تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در این مطالعه، ساختار کلی آزمون جامع در قالب چهار بخش: محتوی، روش ارزشیابی، شرایط برگزاری آزمون و ملاک های قبولی آزمون جامع تدوین شد. محتوی شامل دروس پرستاری بزرگسالان- سالمندان، کودک بیمار و سالم، بهداشت مادر و نوزاد، سلامت فرد، خانواده و جامعه، روانپرستاری و اخلاق بود. روش های آسکی و داپس به عنوان مناسب ترین روش های ارزشیابی مهارت های بالینی انتخاب گردیدند. نمره قبولی، بر اساس روش نمره ثابت، ۱۴ در نظر گرفته شد. علاوه بر آن در خصوص ملاک های قبولی و مردودی، مراکز مناسب آزمون، مدت زمان، زمان اجرا و تیم اجرایی آزمون تصمیم گیری شد.
نتیجهگیری: شاخصهای آزمون جامع که با نظر صاحبنظران پرستاری و آموزشی، رویه های جهانی و شرایط بومی کشور تنظیم شده می تواند مورد استفاده دانشکده های پرستاری و مامایی قرار گیرد تا به دستیابی به اهداف مد نظر از این ارزشیابی کمک شود.
واژههای کلیدی: آزمون، آزمون پایان دوره، ارزشیابی، صلاحیت بالینی، پرستاری، تکنیک دلفی
طوبی کاظمی، مجید زارع بیدکی، امیر حسین غلامی منظری، نسرین امیرآبادی زاده، یحیی محمدی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: انگیزش تحصیلی دانشجویان در دانشگاه ها یکی از موضوعاتی است که در حوزه ی آموزش عالی و سیستم دانشگاهی هر کشوری اهمیت زیادی دارد و از شاخصهای مهم در ارزیابی کیفیت نظام آموزش عالی است. از عوامل مهم و تأثیرگذار بر انگیزش تحصیلی دانشجویان، روش های تدریس اساتید در کلاس درس است. بر این اساس هدف مطالعه حاضر مقایسه تأثیر آموزش به روش سخنرانی و ترکیبی در مبحث تشخیص و درمان دیس لیپیدمی بر انگیزش تحصیلی کارآموزان و کارورزان پزشکی بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است که بر روی ۱۰۰ نفر کارآموز و کارورز در گروه قلب دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد. نمونه مورد مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه(مداخله ۵۰ نفر و کنترل ۵۰ نفر) انتخاب شدند. مبحث تشخیص و درمان دیس لیپیدمی به روش سخنرانی (سنتی) به مدت ۴ ساعت (۲ ساعت در هر هفته) در گروه شاهد و به روش ترکیبی (آموزش مجازی و حضوری) در گروه مداخله تدریس شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته انگیزش تحصیلی ۲۰ سؤالی استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرم افزار spss نسخه ۲۲ و از آزمون T مستقل و زوجی در سطح معنی داری ۰۵/۰ تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد، میانگین و انحراف استاندارد انگیزش تحصیلی در پیش آزمون در گروه مداخله ۴۷/۴ ± ۶/۶۵ و کنترل ۷۵/۶ ± ۶۸/۶۴ و در پس آزمون گروه مداخله ۶۴/۴ ± ۴۲/۶۸ و گروه کنترل ۱۳/۴ ± ۴/۶۴ به دست آمد. بنابراین آموزش به شیوه ترکیبی بر انگیزش تحصیلی دانشجویان کارآموز و کارورز در سطح معنی داری ۰۵/۰ >P تأثیر معنی داری دارد.
نتیجهگیری: انگیزش تحصیلی دانشجویانی که به شیوه ترکیبی آموزش داده شدند بیشتر از شیوه سخنرانی بود. بنابراین توصیه می شود اساتید در کلاس های درس از روش های تدریس ترکیبی استفاده کنند.